دوره به صورت آفلاین است (دسترسی به فایل های صوتی و تصویری بر اساس سرفصلهای دوره)
هنر اجرا (پرفرمنس) بیش از هر جریان دیگری از آغاز هنر مدرن تا به امروز، به بحث در باب هویت، غایت، و ارزش هنر دامن زده است. با آن که هنر اجرا از آغازِ مدرنیسم هنری مؤلفهای از آن بود و در تجربۀ آوانگارد تاریخی نقشی پویا داشت، از میانۀ قرن بیستم به بعد، در عصر «پسارسانه» بود که بدن همچون عرصۀ ازلی رخداد هنر ظاهر شد و بدن زنده و کنشگر جای بازنمایی بدن در آثار هنری را گرفت.
پرفورمنس بر تجربۀ بدنمند انسان در پیوستار فضا، مکان، و زمان مبتنی است: بر «بودن» و «کنش». خصلت زندۀ پرفورمنس و ارتباط مستقیم و همزمان با بیننده به هنرمند فرصت داد تا درگیری با بینندگان (مشارکتکنندگان) و نهادها را به حداکثر رسانده، الگویی دیداری از عاملیت اجتماعی و سیاسی فرد خلق کند. بستری که این شیوۀ ارتباطی را ممکن میساخت احساس ضرورت فزایندۀ هنرمندان به کنشگری و تعهد اجتماعی، دست در دست فناوریهای جدید که برخوردی متفاوت را میطلبیدند، و نهادهایی چون موزهها، جشنوارهها، و بینالهایی بود که پیوسته بیش از پیش فضاهایی به اجراها اختصاص میدادند.
مارینا آبرامویچ که بدن خود را در اجراهایش تا سرحدتابآوری فیزیکی، ذهنی، و عاطفی پیش میبرد -چنان که گاه جانش به مخاطره میافتد- در طلب ارتقای آگاهی، استعلا، و تبدل احوال خویش است. یوزف بویس، که در زندگی تجربۀ نزدیک به مرگ را گذرانده بود، به تجسم «تعریف گسترشیافتۀ هنر» بدل شد و با کشاندن رخدادها به عرصۀ عمومی طیف وسیعی از موضوعات فرهنگی را به مرکز توجه آورد. نزد هنرمندانی چون ژانگ هوان، بدنی که رنج را تاب میآورد به تجسد زندۀ تسلط برنفس و استعارهای از فردیت و مقاومت در برابر سرسپردگی اجتماعی و سیاسی بدل شده است. در عین حال، با سپریشدن نسل پیشتازان، اشکال مختلف درگیر شدن نئوآوانگارد در رفتارهای تکاندهنده و غیرمنتظره بهتدریج در بستر صنعت فرهنگ به ستارهسازی هنرمند و تماشایی شدن رخداد انجامید.
این دوره در چهار جلسه به خصلت کنشگر و بنیادستیز هنر اجرا (پرفرمنس) و تحلیل آثار هنرمندان مهم آن میپردازد. به سیاق دورههای قبل، به نجارب هنرمندان ایرانی نیز اشاره خواهد شد.